۱۳۹۰ آبان ۸, یکشنبه

سخن کوتاه‌ در باب زلزله‌ وان


سخن کوتاه: 
سونامی و زلزله‌ بزرگی ژاپن را زیر آب برد، به‌ هزاران نفر کشته‌ و زخمی گشتند، خرابیهای بسیاری به‌ بار آورد، نیروگاههای هسته‌ای آن کشور آسیب دید، جامعه‌ جهانی هراسان شد، اما پس از مدتی آرامش را به‌ جامعه‌ ژاپن بازگرداندند، دولت خود را شرمنده‌ مردم دانست، احساس مسئولیت کرد، اما و اما ... زلزله‌ای بم در ایران هنوز که‌ هنوز است برای ایرانیان زخم عمیقی است هر روز تن "شهر خاکستر شده‌ بم" را به‌ لرزه‌ در می آورد. این روزها شاهد زلزله‌ی عظیمی در کوردستان ترکیه‌ یعنی شهر تاریخی و حماسه‌سرای کوردان شدیم، شهری با درد و رنج های دو قرن تحت ستم  ترسناکترین ناسیونالیست تنگ نظر و افراطی ترک ایستادگی نموده‌، فراز و نشیبهای تاریخ استبداد را تحمل نموده‌ است. از سیمای شهر و چهره‌های مردم این دیار پیداست که‌ جباریت به‌ قامت بلند این سرزمین دوخته‌اند، شهری اکنون ساکنانش زیر آوارها و خرابیها جان می سپارند، بازماندگان برای ماندن با سرمای سوزان و وحشت بادهای سرد دست و پنجه‌ نرم میکنند، پدر و مادر به‌ دنبال فرزندان، فرزند در پی پدر، مادر به‌ دنبال مهر فرزند و ... جستجو تنها راه ممکن است... با این دردها و رنجهای تاریخی، خشم طبیعت بار دیگر آن روی فاشیسم را نمایان می کند، مردمانی زیر آوارها هستند، از آن طرف دولت که‌ نماینده‌ مردم است از همکاری و امداد خودداری میکند، تظاهر میکند که نماینده‌ دمکراسی و مدل نمونه‌ حکومت مردمی است، از آن طرف آن روی تبعیضآمیزش اوج میگیرد، خوب نتیجه‌ چیست؟ باید چه‌ گفت؟ 
کلام آخر این قصه‌ آن است، مردم ژاپن باید شاهد دوباره‌ زیستن و بنیادنهادن دوباره‌ تمدن نوین، ما یعنی اهل خاورمیانه‌ شاهد بازتولید فاشیسم و دیکتاتوری... خسته‌ نباشید اردوغان و جمهوری آخوندی. مسیر شما هم به‌ مسیر قزافی می خورد، خیابان یک طرفه‌  دمکراسی نیست و نخواهد بود. به‌ دورد 

هیچ نظری موجود نیست: